سرگذشت مدیران موفق(4)
carlos Ghosn
[مدير کمپاني نيسان ژاپن و رنوي فرانسه ]
«carlos Ghosn» از جمله معدود مغزهاي متفکري است که با قدرت انديشه بالاي
خود توانسته در يک زمان هدايت دو کمپاني بزرگ را برعهده گيرد و در هر دو به عنوان
يک پديده باور نکردني ظاهر شود. مديريت کمپاني «Nissan Motor» ژاپن، «
Renault S.A» فرانسه و همچنين عضويت در هيات مديره امپراطوري «Sony» و
شرکت «Alcoa»، تمامي اينها شرايطي است که براي هر فرد ممکن است با تمام
توان و تجربه و دانشي که داشته باشد محال وباور نکردني باشد. نکته جالب
اينجاست که«Ghosn» علاوه بر اينها در کشور ژاپن به عنوان يک فرد موثر و دست اندر
کار حرفه اي در لوازم خانگي نيز شهرت دارد!
«carlos Ghosn» نمونه کامل مديري است که با آشنايي کامل از فرهنگ هاي
مختلف، بازارهاي چند مليتي را شناسايي کرده و با استفاده از خردو دانش بالاي خود
نبض هر يک از اين بازارها را در اختيار خود گرفته است. مديري که خود متولد آمريکاي
جنوبي است، کار رسمي خود را در اروپا آغاز کرده و اوج شهرتش را در آسيا تجربه
نموده و حال هر هفته بين سه قاره آسيا، اروپا و آمريکا در حال سفر است تا مبادا از
تجربيات ديگران عقب بماند.
دادن جاني دوباره به کمپاني تقريبا ور شکسته «نيسان» که حال به عنوان کمپاني
شماره دو خودرو سازي ژاپن مجددا به عرصه رقابت بازگشته است، سبب شد تا نام
«Ghosn» به عنوان يک اسطوره در اذهان مردم ژاپن باقي بماند. هنگامي که او در
سال 1999 سکان هدايت اين کمپاني را در دست گرفت، به همه هواداران اين شرکت
قول داد که در عرض دو سال مجددا آن را به روزهاي پرشکوه اوليه اش بازگرداند و اگر
موفق به انجام دادن اين کار نگردد، بلافاصله پس از اين مدت از سمت خود استعفا
خواهد کرد و همگان ديدند که بعد از مدت دو سال نه تنها نيازي به استعفاي او نبود
بلکه براي موفقيت او جشن هاي بزرگي برپا گرديد.
اينکه مليت او واقعا کجايي است مساله اي نيست که به راحتي بتوان به آن پرداخت
«carlos Ghosn» در نهم مارس 1954 در برزيل متولد شد.پدر و مادرش اصليتي لبناني
داشتند و او نيز با شناسنامه فرانسوي(!) در بيروت بزرگ شد. در سال 1974 از
دانشگاه پلي تکنيک پاريس فارغ التحصيل شد و در سال 1978 از يکي ديگر از
دانشگاه هاي اين شهر مدرک مهندسي گرفت و بلافاصله در يک کمپاني فرانسوي
ساخت لاستيک با نام «Michelin» مشغول به کار شد و در سال 1981 به سمت
مديريت يکي از شعبه هاي شرکت در پاريس در آمد.
هوش سرشار او در کار عبور از پله هاي ترقي را بسيار آسان گردانيده بود. به سبب
توانايي ها و نظريات فوق العاده اش به سرعت مورد توجه مديران «Michelin» قرار
گرفت و در فاصله سالهاي 1984 و 1985 به عنوان مسئول بخش تحقيق و توسعه
کمپاني به خدمت گرفته شد. پس از آن در سال 1986 به عنوان مسئول هماهنگي
شعبات کمپاني در آمريکاي جنوبي به زادگاهش بازگشت و در برزيل مشغول به
کارشد. براي مدت چهار سال در آنجا ماند وبازار «Michelin» را در آمريکاي جنوبي
قوت بخشيد و بر همين اساس مديران شرکت تصميم گرفتند تا در اختيار گرفتن بازار
آمريکاي شمالي «Ghosn» را به آنجا بفرستند. ديگر براي آنها نام«Ghosn» همانند نام
سردار لشکري مي آمد که او را به هر ماموريتي مي فرستادند، از پيروزي و کشور
گشايي او مطمئن بودند. هر زمان خطري براي بازار يک منطقه احساس مي شد،
فورا «Ghosn» در جلسات مطرح مي گرديد و بلافاصله از توان او براي رهايي استفاده
مي کردند. اينگونه بود که در سال 1990 ، «carlos Ghosn» به عنوان مسئول
نمايندگي هاي کمپاني «Michelin» وارد آمريکاي شمالي شد و فعاليت خود را آغاز
نمود. ورود او به اين منطقه به منزله نوسازي ساختار تمامي شعبات حاضر در آنجا
بود. با يک خانه تکاني گسترده در اوايل دهه 1990 چنان قدرتي به حضور کمپاني در
منطقه بخشيد که مديران آن تصميم به خريد کمپاني لاستيک سازي
«Uniroyal Goodrich» گرفتند و از اين وضعيت به مراتب خرسند به نظر مي رسيدند.
با پيچيدن آوازه شهرت و توانايي مهندس «Ghosn» در سراسر جهان و ميان کمپاني
هاي بزرگ و صنعتي هر يک در تلاش براي بکارگيري او برآمدند و پيشنهاداتي را مطرح
مي نمودند. از ميان تمامي تقاضاها از شرکت هاي دور و نزديک، «Ghosn» به
پيشنهاد کمپاني رنوي فرانسه را پذيرفت و در اکتبر سال 96 با اين کمپاني وارد قرار
داد شد. در دسامبر آن سال«Ghosn» با سمت مديريت اين کمپاني در
«Mercosur» مشغول به کارشد. در اين سمت او مسئوليت بخش هاي مهندسي،
توسعه، ساخت، تحقيقات پيشرفته، عمليات قدرت و همچنين خريد محصولات در اين
منطقه رابر عهده داشت.
با ورود او به بازار خودرو کم کم استعدادهاي ويژه او در اين صنعت نمايان گشت،
سياست هاي اقتصادي او چنان مورد رضايت مديران کمپاني در آمده بود که از او در
جلسات مختلف به عنوان يک سياستمدار حرفه اي نام مي بردند، در مدت زمان
اندکي با کاهش هزينه هاي اضافي و همچنين تعطيل کردن تعدادي از شعبات کم
سوده اين شرکت در مکانهاي مختلف، سبب کسب سود ده فراوان براي کمپاني
گرديد و از آن پس او را «le Cost Killer» مي ناميدند.
دراواخر دهه 1990 کمپاني نيسان ژاپن به پايان عمر خودش نزديک شده بود.
سهامداران اين شرکت اقدام به فروش سهام خود کرده بودند و هر يک قصد فرار از
اين وضعيت بحراني و خطرناک را داشتند. در همين زمان شرکت «رنو» با خريد 37
درصد از سهام اين کمپاني به نجات آن برخاسته بود. در مارس 1999 کمپاني
فرانسوي «رنو» رسما اين ميزان سهام را خريداري کرد و اعلام کرد که قصد دارد
جلوي ورشکستگي کامل نيسان را بگيرد. مديران اين کمپاني بسيار آسوده و با زباني
بسيار ساده سخن از رهايي نيسان از خطر سقوط مي دادند و با اعتماد به نفسي بالا
اعلام مي کردند که کمپاني آنها توان انجام اين عمليات نجات را دارد. البته آنها حق
داشتند، چرا که از نيروي متخصصي بهره مي جستند که همواره در لحظات بحراني،
نجات بخش خواهدبود و در کارنامه خود پيروزي ارزنده اي را ثبت نموده است.
در ژوئن سال 1999 «carlos Ghosn» براي نوسازي و نجات نيسان به ژاپن فرستاده
شد. پس از يکسال تحقيق و بررسي در ژاپن، در ژوئن 2000 او رسما مديريت کمپاني
را بر عهده گرفت و متعهد شد که در عرض دو سال مجددا نيسان را به همان توانمندي
باز خواهد گرداند. براي بسياري اين صحبت تنها يک بلوف و يا يک شعار تلقي مي شد
اما آنان که «Ghons» را مي شناختند به خوبي به تحقق اين مساله واقف بودند.
مشابه عملکردش در «رنو » اين بار نيز او اقدام به حذف هزينه هاي اضافي نمود،
تعطيلي بسياري از شعبات راکد، کاهش بسياري از هزينه هاي داخلي و خرج و مخارج
رسمي کمپاني، او را قادر ساخت تا با مديريت جدي و توانمند خود، در آغاز هزاره
سوم روزنه اميد را نمايان سازد. در عرض مدت زمان کوتاهي «Ghons» به
مشهورترين چهره در ژاپن تبديل شد، آنها که سن و سال بيشتري داشتند او را با
افسانه هاي کهن ژاپني مقايسه مي کردند و توانايي او را خارج از توانايي انسان
معمولي مي دانستند، در اکتبر سال 2001 او اقدام به چاپ کتاب زندگي نامه اش
نمود و در اولين ماه فروشش توانست 150 هزار نسخه از آن را به فروش رساند که به
فروش ترين کتاب آسيا شهرت يافت.
در سال 2002 ، «Ghons» به عنوان معاون کمپاني بزرگ «رنو- نيسان» و همچنين
عضو هيات مديره «رنو» نيز درآمد و سرانجام اينکه در آوريل امسال (2005 ) او به
سمت مدير کمپاني «رنو» منصوب شد. بر اساس نظر سنجي هاي انجام شده در
جرايد تخصصي اتومبيل در سراسر دنيا،«carlos Ghosn» به عنوان با نفوذترين فرد در
صنعت خودروي دنيا در سال 2005 شناخته شده است.




