سخنان مارك تواين-سری اول
سخنان مارك تواين-سری اول
بايد مراقب تجربه كردن چيزهايي كه تنها خرد در آنها نقش دارد، باشيم. دست نگه داريد، مبادا مانند گربهاي شويد كه روي لولهي بخاري داغ مينشيند. او براي بار دوم، روي لولهي بخاري داغ نمينشيند. خوب است كه روي لولهي بخاري داغ نمينشيند، ولي او ديگر هرگز روي لولهي بخاري سرد هم نمينشيند.
هرگز اجازه نمي دهم مدرسه رفتن جلوي پيشرفتم را بگيرد.
حقيقت گرانبهاترين چيزي است كه ما داريم.
عشق عينك سبزي است كه با آن انسان كاه را يونجه مي بيند.
بخشندگي، انتشار بوي گل بنفشه به ته كفش است كه لگدمالش كرده است.
زندگي، چيزي جز مبارزه ميان عاطفه و عقل نيست.
من و مادرم، ناسازگاريها و كشمكشهاي زيادي با هم داشتيم، ولي به نظرم، او از همهي آنها لذت ميبرد.
چاپلوسها تنها، همانند دوست هستند، همانطوري كه گرگ ها به سگ ها شباهت دارند.
هرگز كاري كه امروز مي توانيد آن را درست انجام دهيد، به فردا نسپاريد.
يك دروغ ممكن است دنيا را دور بزند و به جاي اولش برگردد؛ اما در همين مدت، يك حقيقت هنوز دارد بند كفش هاي خود را مي بندد تا حركت كند.
زماني كه شما گناهكار هستيد، دوستتان بايد كنارتان باشد؛ چرا كه هرگاه حق با شماست، همه در كنارتان هستند.
همواره ذهن خود را خانه تكاني كنيد تا دچار جمود نشويد. خود را از زندگاني تكراري و ملالت بار نجات دهيد.
ازدواج قرارداد دونفره اي است كه در همه دنيا اعتبار دارد.
من از عشق بدم مي آيد، زيرا يك بار عاشق شدم و مادرم را فراموش كردم.
تمام چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است.
مردي كه فكر نو دارد مادام كه فكرش به ثمر نرسيده است آرام و قرار ندارد.
بهتر است دهانت را ببندي و احمق بنظر برسي، تا اينكه بازش كني و همه بفهمند كه به راستي احمقي!
كسي كه نتواند خود را مهار كند، بدون شك قادر به مهار ديگران هم نخواهد بود.
من نه به رنگ پوست تعصب دارم، نه به طبقه و نه به كيش. تنها چيزي كه به آن اهميت مي دهم اين است كه كسي انسان هست يا خير؛ بالاتر از اين نمي توان بود.
چين و چروك ها صرفاً از جايگاه لبخندها حكايت مي كنند.
بيست سال بعد، بابت كارهايي كه نكرده اي بيشتر افسوس مي خوري تا بابت كارهايي كه كرده اي. بنابراين، روحيه تسليم پذيري را كنار بگذار، از حاشيه امنيت بيرون بيا، جستجو كن، بگرد، آرزو كن و كشف كن.
برخي از افراد هر كجا مي روند شادي آفرين مي شوند و برخي، هر كجا چنين افرادي قدم مي گذارند، همواره دنباله روشان هستند.
اثر كلاسيك اثري است كه همه كس آرزو مي كند خوانده باشد، اما هيچ كس نمي خواهد آن را بخواند.
با هر ستايش خوب [ كه از من مي شود ]، مي توانم دو ماه زندگي كنم.
بايد هوشيار باشيم و از هر تجربه، فقط حكمتي را كه در آن نهفته است كسب كنيم.
اگر مي خواهيد خودتان شاد باشيد، نخست ديگران را شاد كنيد.
وقتي جوانتر بودم همه چيز را به ياد مي آوردم، مي خواست اتفاق افتاده باشد يا نه!
اگر دوستي ها نبود، دشمني ها، دنيا را جهنم مي كرد.
راز پيشرفت در آغاز كردن است. راز آغاز كردن در آن است كه وظايف سخت و پيچيده ي خود را به وظايف كوچكي كه قابل مديريت كردن باشند، بشكنيد و سپس از نخستين آنها آغاز كنيد.
هيچ منظره اي غم انگيزتر از ديدن يك جوان بدبين نيست.
راز موفقيت آن است كه شغل خود را جزء سرگرمي هاي خويش قرار دهيد.
انسان براي كسب محبت دست به خيلي كارها مي زند؛ اما براي تحريك حسادت ديگران هر كاري كه از دستش ساخته باشد، انجام مي دهد.
تفاوت اساسي بين يك گربه و يك دروغ در اين است كه گربه نه تا جان دارد.
اگر آنچه را كه مي پوشانيد چيزي جز يك وجود پاك نيست، زياد در بند چند و چون جامه نباشيد.
جلوگيري از تكرار تاريخ كاري بيهوده است. زيرا شخصيت آدمي به گونه اي است كه اجتناب از تكرار را امكان ناپذير مي سازد.
سعي نكن به يك خوك آواز خواندن ياد بدهي؛ هم وقت خودت را هدر مي دهي و هم خوك را اذيت مي كني.
راستگوترين، بي توقع ترين، مفيدترين و هميشگي ترين رفيق براي هر كسي كتاب است.
انسان تنها حيواني است كه چهره اش از شرم سرخ مي شود و يا بايد بشود.
زن عاقل به تربيت همسرش همت مي گمارد و مرد عاقل اجازه مي دهد كه زنش او را تربيت كند.
گرسنگي، خدمتكار هوش سرشار است.




